توپ بازی
ببخشید پسر گلم که گذاشتن مطلب برات دیر شده جمعه ای که گذشت تو تونستی باپاهای قشنگت برای اولین بار توپ رو شوت کنی وای که من وبابات کلی ذوق کردیم. بابا می گفت نگران نباش این چیزها رو خودم زود بهش یاد میدم.راستی نگفتم خودت انقدر ذوق کرده بودی که مدام دنبال توپ میدوییدی وکلی هم می خندیدی وای که وقتی می خنده انگار همه عالم می خندند حتما می پرسی چرا؟ اخه با تمام وجود واز ته قلبت می خندی دوست داریم و عاشقتیم پسر گلم ...
نویسنده :
مامان بابا
15:57
شعری که پسرم دوست داره
جوجه جوجه طلائي نوكت سرخ و حنائي تخم خود را شكستي چگونه بيرون جستي گفتا جايم تنگ بود ديوارش از سنگ بود نه پنجره ، نه در داشت نه كسي ز من خبر داشت دادم به خود يك تکان مثل رستم پهلوان تخم خود را شكستم ا ينگونه بيرون جستم ...
نویسنده :
مامان بابا
15:45
<no title>
یه روز از روزهایی خوب خدا تو اخرین روزهایی از ماه مبارک رمضان وقتی که همه منتظر دیدن ماه شوال بودن تا روزهاشون باز کنن چشم ما هم به یه ماه قشنگ اما کوچلو روشن شد این سایتم واسه ماه منه .... ... ...
نویسنده :
مامان بابا
15:02
<no title>
خیال رشد می كند نهال باورت در میان جنگل خیال من آسمان پر از ستاره می شود هرشب ازسروده های من می نویسم از تو بی هراس روی سطرهای دفترم با مداد صورتی ... ...
نویسنده :
مامان بابا
15:02